چطور خداوند عادل است در حالی که شخصی در خانواده مذهبی دنیا میآید و اصولا در آینده مقید به احکام دینی ، و شخصی در خانواده غیرمذهبی بدنیا میآید و خبری از مناسک دینی ندارد . مثلاً یکی در ایران و شهر قم و فرزند یک روحانی میشود و دیگری در بمبئی و در خانوادهای گاوپرست متولد میشود ؛ آیا از نظر منِ مسلمان جاده بهشت برای شخص اول هموار و برای دومی مسیر جهنم فراهم است؟!
آخه همیشه در گفتار های مذهبی ، بهشت در ازای کار های عبادی و نیک دیدیم و جهنم در اثر ترک عبادت و اعمال شر
هر گاه کار خوبی انجام میدهیم با ندایی از درون حس خوب و آرامش را میابیم و هرگاه مخصوصاً بارهای اول کار ناشایستی انجام میدهیم صدایی از درون ما را ملامت میکند و حس بدی داریم چون در تمام ما انسان ها وجدان وجود دارد
بطور مثال همه ذاتا از راستی ، خوبی ، عشق و اخلاق و... خوششان میآید و از ریا ، دروغ ، ظلم و... بدشان میآید
دکتر سعادالصباح شاعر کویتی در شعری زیبا میگوید : همه دین ها از طریق ارث به ما میرسند مگر عشق ، زیرا عشق تنها دینی ست که پیامرانش را خود میآفریند.
اگر آن گاو پرستِ ناآگاه هم به وجدان و ندای درونش گوش دهد و خوبی را انتخاب کند شاید در بهشت در جایگاهی بهتر از منوتوی مسلمان باشد.
ادامه مطلب ...ای دوست ...
گاهی چنین سوالاتی به ذهنمان می آید : چه هدفی دارم ؟ انسان ها از زندگی 70 _ 80 سال چه میخواهند؟! برفرض به تمام آرزوهای دنیاییم برسم یعنی : ثروت فراوان داشته باشم ، همسر خوب ، فرزندان ، بهترین منازل ، ماشین ، امکانات و... آخر که چی ؟! با مرگم همش از بین میرود!؟
بله اگر کمی این مدلی فکر کنیم ، به این میرسیم که دنیا مثل قفس است
هرچقدر اختیارات و امکاناتمان فراوانتر میشود مثل این است که امکانات قفس زیادتر میشه
و با کمی اندیشه در ذاتمان درمیابیم که : انسان ذاتاً میل به بینهایت دارد
یعنی در هر جایگاهی که باشد ، دلش میخواهد به بهتر از آن برسد
این یعنی "بینهایت طلبی"
امکان ندارد میل به بینهایت را در قفس دنیا ارضا کنیم
بایستی راهی را پیدا کنیم که ما را به منبع اصلی بینهایت وصل کند
وجود نور است که موجب میشه این آجیل های ریز را ببینیم و تشخیص دهیم
و بدون نور حتی هیمالیای بزرگ را هم نمیتوان دید
برای پیدا کردن راه زندگی هم به نور هدایت نیازمندیم
قرآن برای ما نور است ، نوری از طرف خدا به زبان بسیار ساده و دارای اعماقی فراوان
خدا ، بینهایت مطلق است و تنها با خداست که این نیازِ بینهایت طلبیِ بشر اِرضا میشود
به واسطه قرآن ، انسان به منبع اصلی بینهایت (خداوند) وصل میشود .
ببین که خدا چگونه انسان را در قرآن وصف میکند:
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَـٰٓئِکَةِ إِنِّى جَاعِلٌ فِى ٱلْأَرْضِ خَلِیفَةً
پایانی بر ادعای معروف آتئیستها مبنی بر ازلی بودن انرژی و پیدایش جهان از هیچ یا همان پیدایش جهان از خلاء کوانتومی:
در مراسمی با حضور خوده استفن هاوکینگ اعلام شد که ازلی بودن انرژی و قوانین حاکم بر آن و ایدهی پیدایش جهان از هیچ یا همان پیدایش جهان از خلاء کوانتومی و همچنین ایدهی وجود جهانهای دیگری به غیر از جهان ما(جهانهای موازی و چندجهانی) همگی شکست خورده و نمیتوانند به وجود آمدن جهانی که در آن زندگی میکنیم را توجیه کنند و برای ایجاد شدن جهان به چیزی فراتر از انرژی و قوانین حاکم بر آن نیاز است.
همانگونه که میدانید یکی از ادعاهای معروف آتئیستها این است که طبق قانون پایستگی انرژی، انرژی به طور ازلی وجود داشته است. در واقع هر وقت آتئیستهای ایرانی میگویند طبق قانون پایستگی انرژی، انرژی ازلی است این هدف را دنبال میکنند که بگویند در ابتدا انرژی و قوانین حاکم بر آن خود به خود و به طور ازلی وجود داشته و سپس جهان ما از این انرژی و قوانین حاکم بر آن به وجود آمده است که به اختصار به آن پیدایش جهان از هیچ یا همان پیدایش جهان از خلاء کوانتومی میگویند. به عبارت دیگر طبق ادعای این دسته از آتئیستها، جهان(انرژی و قوانین حاکم بر آن) هیچوقت نقطهی شروع و آغاز نداشته است بلکه این انرژی و قوانین حاکم بر آن به طور ازلی وجود داشته و جهان ما را به وجود آورده است. استفن هاوکینگ یکی از بنیانگذاران این ایده بود که اعلام کرد بیگبنگ شروع همه چیز نبوده است بلکه انرژی و قوانین حاکم بر آن خود به خود و به طور ازلی از قبل وجود داشته و به همین دلیل جهان شروعی نداشته است.
ادعای دیگری که آتئیستها تکرار میکنند این است که به غیر از جهان ما ممکن است میلیاردها جهان دیگر نیز وجود داشته باشد و جهانی که ما در آن زندگی میکنیم صرفا یک جهان در میان میلیاردها جهان دیگر باشد. در اینجا نیز منظور آتیستها این است که ابتدا انرژی و قوانین حاکم بر آن در ابعادی بالاتر وجود داشته و در این انرژی میلیاردها جهان به وجود آمده است و از این رو مجددا جهان هیچوقت نقطهی شروع و آغاز نداشته بلکه انرژی و قوانین حاکم بر آن به طور ازلی خود به خود وجود داشته و به طور ازلی و ابدی جهانهای متفاوتی در دل این انرژی و قوانین حاکم بر آن(که اصطلاحا به آن هیچ یا خلاء کوانتومی میگویند) به وجود میآید.
در مراسمی که
سال 2012 به مناسبت تولد هفتاد سالگی استفن هاوکینگ در دانشگاه کمبریج برگذار شد و خوده استفن هاوکینگ در آن حضور داشت اعلام شد که همهی ایدههای مربوط به پیدایش جهان که بر ازلی بودن انرژی و قوانین حاکم بر آن تاکید دارند و نقطهی آغازین و ابتدایی برای جهان(یعنی نقطهای که در آن انرژی و قوانین شکسته شده و کار نمیکنند) را نادیده گرفتهاند( مانند پیدایش جهان از هیچ یا همان خلاء کوانتومی و همچنین وجود میلیاردها جهان به غیر از جهان ما) همگی شکست خورده و نمیتوانند به وجود آمدن جهانی که در آن زندگی میکنیم را توجه کرده و به چیزی فراتر از انرژی و قوانین حاکم بر آن نیاز است زیرا جهان نقطهی ابتدا و شروع داشته است( نقطهای که قبل از آن انرژی و قوانین حاکم بر آن وجود نداشته است).
خلاصهای از این مراسم که در آن اعلام شده است نمیتوان وجود داشتن نقطهی شروع برای جهان را کنار گذاشته و انرژی و قوانین حاکم بر آن را ازلی دانست را سایت
علمی New Scientist منتشر کرده است:
https://www.newscientist.com/article/mg21328474.400-why-physicists-cant-avoid-a-creation-event/
ادامه مطلب ...
در بیمارستان ها وقت شام و ناهار ، غذاها خیلی متفاوت است .
به یک نفر سوپ، چلوکباب و دسر می دهند
و به یک کسی فقط سوپ می دهند
و به یک نفر حتی سوپ هم نمی دهند و می گویند که فقط آب بخور
به یک کسی می گویند که حتی آب هم نخور
جالب است که هیچ کدام از این بیماران اعتراض ندارند
زیرا آنها پذیرفته اند که کسی که این تشخیص ها را داده است طبیب است و آن کسی که طبیب است حکیم است .
پس اگر خدا به یک کسی کم داده یا زیاد داده ، شما گله و شکوه نکنید که چرا به او بیشترداده ای و به من کمتر داده ای .
این کارها روی حساب و حکمت است
خدایا به داده و نداده ات شکر
[ فواید و آثار ایمان به خدا ]
1_ آرامش روحی :
✳️ مراد از آرامش روحی مومن این نیست که کسانیکه ایمان به خدا دارند با مشکلات مواجه نمی شوند و یا اینکه این افراد به راحتى همه گردنه هاى زندگى را طى می کنند ؛ چراکه زندگى انسان همواره مملو از مشکلات، فراز و نشیب ها و موانع است. اما کسانیکه ایمان واقعی به خدا دارند علیرغم همه مشکلاتى که سر راه آنها وجود دارد با آرامش کامل روحی بدون هیچ ترس و ناراحتی مشکلات را از سر راه خود برداشته و فراز و نشیب هاى زندگى را طى می کنند تا به سر منزل مقصود برسند. و به همین دلیل چنین افرادی هرگز دچار بیماریهای روحی و روانی که معمولاً افراد بی ایمان گرفتار آن میشوند، نخواهند شد.
اما اینکه چه رابطه ایی بین ایمان به خدا و آرامش انسان وجود دارد آن را باید در ویژگی مومنان جستجو نمود که در اینجا فقط به چند مورد اکتفا می نمائیم .
✅ اول اینکه : کسانیکه به خدا ایمان دارند ؛ او را به عنوان قدرتی بی منتها دوست و یاور خود می دانند کما اینکه خداوند متعال در آیه 257 سوره بقره وعده داده : الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور . خداوند یاور مومنان است و آنها را از تاریکی به روشنایی می برد.
✅ دوم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، بر او توکل می کنند زیرا قرآن، سوره طلاق/ 3 مىفرماید: وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را کافى است.
✅ سوم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، نتایج امور را به او واگذار می کنند.
افرادیکه به خدا ایمان دارند با تکیه و اعتماد بر خداوند پس از انجام امور نتیجه کارشان را به او واگذار می کنند و اگر آن کار به نتیجه مطلوب نرسیده یقین دارند که حتما خداوند تنها دوست و یاور آنها می باشد این مساله را به صلاح بنده وی نمی دانسته لذا از این جهت آرامش دارند که اگر چه کارشان به نتیجه نرسیده اما ضرری متوجه آنها نشده چرا که حتما خداوند این امر را به صلاح فرد نمی دانسته.
✅ چهارم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، به قضای الهی راضی می باشند.
✅ پنجم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، در برابر امر خدا تسلیم می باشند.
2_ ایمان به خدا سطح خواسته های انسان را ارتقاع می دهد:
ایمان به خدا مقاصد و آرمانها و خواسته هایی از ما را که به حکم طبیعت و غریزه بر محور فردیت و خودخواهی است از ما می گیرد و در عوض مقاصد و آرمانهایی به ما بر محور عشق و علاقه معنوی و روحانی به ما می دهد و در رسیدن انسان به مقاصد و آرمانها و در پیمودن راه بسوی آن مقاصد و اهداف مدد می دهد.
3_ خوش بینى:
یکى از آثار ایمان به خدا، خوش بینى به جهان خلقت و هستى است. ایمان به تلقّى انسان از جهان شکل خاصى مى دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفى مى کند. طبعاً این طرز تلقّى از جهان دید انسان را نسبت به نظام کلى هستى و قوانین حاکم بر آن خوش بینانه مى سازد.
4_ امیدوارى:
فرد با ایمان با ابزار خوش بینى و در پرتو روشن دلى، به نتیجه مطلوب تلاش هاى خود امیدوار است. در منطق فرد باایمان، جهان نسبت به تلاش هاى او بى طرف و بى تفاوت نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامى افرادى است که در راه حق و حقیقت و درستى تلاش مى کنند.
5_ اطمینان خاطر:
از دیگر فوائد ایمان به خدا اطمینان خاطر است. انسان فطرتا جویای سعادت خویش است و از تصور رسیدن به سعادت غرق در مسرت می گردد و از فکر یک آینده شوم و مقرون به محرومیت لرزه بر اندامش می افتد و سخت دچار دلهره و اضطراب می گردد. آنچه مایه سعادت انسان می شود دو چیز است: 1- تلاش 2- اطمینان به شرایط محیط.
افرادیکه به خدا ایمان دارند با تکیه و اعتماد بر خداوند پس از انجام امور نتیجه کارشان را به او واگذار می کنند و اگر آن کار به نتیجه مطلوب نرسیده یقین دارند که حتما خداوندیکه دوست و یاور آنها می باشد این مساله را به صلاح بنده وی نمی دانسته لذا از این جهت آرامش دارند که اگر چه کارشان به نتیجه نرسیده اما ضرری متوجه آنها نشده چرا که حتما خداوند این امر را به صلاح فرد نمی دانسته.
6_ هدف دار شدن زندگی و نجات از پوچی:
یکی دیگر از آثار ایمان به خدا هدفمند بودن در کارهاست. زیرا مومن میداند که به خودی خود به وجود نیامده و خداوندی حکیم او را به صحنه گیتی آورده و برای هدف بس بزرگی که همانا بندگی پروردگار و جانشینی او در زمین است، خلق شده است و می داند که باید از رفتار و گفتارش حساب بکشد، قبل از اینکه روز حساب فرا برسد و می داند که باید کار کند تا زندگی کند نه اینکه زندگی کند تا کار کند.
7_ احساس عزت و غلبه:
کسى که دلش با حق تعالى پیوند خورده است، ممکن نیست که ترس و بیم داشته باشد. چرا که او با همه کاره عالم سروکار دارد، پس، از چه بترسد؟ مومن همیشه خود را غالب مى داند، چون با موجودى پیوند دارد که همه عوالم وجود مسخر او هستند. در آیات قرآن صفت «عزت» اختصاصا براى مومن به کار رفته است. عزت حالتى است براى روح که خویش را غالب مىبیند. چه کسى مىترسد؟ آنکه خود را مغلوب مىنگرد. آنگاه که از جنود نفس که دشمنان درونىاند شکست خورد، از همه موجودات بیرونى نیز مىترسد.
8_ وقت شناسی و نظم:
از دیگر فوائد ایمان به خدا این است که انسان را وقت شناس و منظم می نماید کسانیکه به خدا ایمان داردند از اوقات خویش در راه بهتر عبادت کردن خداوند و استفاده ی بیشتر از لحظات زندگی و سرعت گرفتن در انجام اعمال صالح بهره می برند به همین دلیل در نظم بخشیدن به زندگی خود بسیار کوشا هستند.
9_ نترسیدن از غیر خدا:
از آنجا که انسان مومن به واسطه ایمان، با خداوندی که همه امکانات و قدرت ها در اختیار اوست پیوند می یابد، از هیچ موجودی به غیر از خدا نمی ترسد و به عکس تمامی موجودات در مقابل او کرنش می کنند.
10_ تاثیر در دیدگاه و نگرش در تمامی ابعاد زندگی:
کسی که به خدا ایمان دارد همه چیز را در این دنیا خلاصه نمی کند بلکه علاوه بر این دنیا به دنیایی فراتر از جهان هستی نیز اعتقاد دارد تمامی اعمال و رفتار خود را بر همین اساس تنظیم می نماید به عنوان نمونه قیافة مرگ در چشم فرد با ایمان با آنچه در چشم فرد بى ایمان مى نماید، عوض مى شود. از نظر چنین فردى دیگر مرگ، نیستى و فنا نیست انتقال از دنیایى فانى و گذرا به دنیایى باقى و پایدار، و از جهانى کوچکتر به جهانى بزرگتر است مرگ منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول. از این رو چنین فردى نگرانیهاى خویش را از مرگ، با کوشش در کارهاى نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده مى شود برطرف مى سازد.
اگه فرزند صالح میخوای:
رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ
رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ
اگه میترسی قلبت گمراه بشه:
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب
اگه میخوای شهید از دنیا بری:
رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ
اگه غم و غصه ی بزرگی داری:
حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ
اگه میخوای خودت و فرزندانت پایبند نماز باشید:
رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ
اگه میخوای همسر و فرزندانت بهت وفادار باشن:
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا
این مطلب واقعاً تأمل برانگیزه. به نظر شما مشکل از کجاست؟!
چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!
چقدر خنده داره که ...
چقدر خنده داره که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره!
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی کهمی خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می کشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون
نمی گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانیتر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!
چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!
چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعتیک مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه هارو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می کنیم!
چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که درجنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می گیره اما وقتی سخنو پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتنیا نگفتن اون فکر می کنیم!
خنده داره اینطور نیست؟
دارید می خندید ؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید که او خدای دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی می خواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی ها را از لیست خود پاک می کنید؟ به خاطر اینکه
مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره
نماز از جلوه های زیبای عبادت خداوند
﷽
آهنگری تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند.
اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیاش اوضاع درست به نظر نمیآمد. حتی مشکلاتش مدام بیشتر میشد.
یک روز دوستش به وی گفت: «واقعا که عجبا! درست بعد از این که تصمیم گرفتهای مرد خداترسی بشوی، زندگیات بدتر شده، نمیخواهم ایمانت را ضعیف کنم اما با وجود تمام رنجهایی که در مسیر معنویت به خود دادهای، زندگیات بهتر نشده.
آهنگر با کمی مکث پاسخ داد:
می دانی چطور فولاد خام را به شمشیر تبدیل می کنم؟
اول تکهی فولاد را به اندازهی جهنم حرارت میدهم تا سرخ شود. بعد با بیرحمی، سنگینترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن ضربه میزنم، تا این که فولاد، شکلی را بگیرد که میخواهم.
آهنگر مدتی سکوت کرد و سپس ادامه داد:
میدانم که در آتش رنج فرو میروم. ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده، پذیرفتهام، و گاهی به شدت احساس سرما میکنم. انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج میبرد. اما تنها دعایی که به درگاه خداوند دارم این است :
«خدای من، از آنچه برای من خواسته ای صرفنظر نکن تا شکلی را که میخواهی، به خود بگیرم. به هر روشی که میپسندی ادامه بده ؛ هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز، هرگز مرا به کوه زبالههای فولادهای بی فایده پرتاب نکن».
کاش مردم به اندازه دوربین مدار بسته خدا را باور میکردند !!
آیا در این صورت گناهی روی زمین انجام میشد ؟!
اگر از گناهانی که تا به حال انجام دادی پشیمانی این آیه را ببین :
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚإِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿٥٣ زمر ﴾
بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
{ در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست }
{ ور نه هر گبری به پیری میشود پرهیزکار }
هرقدر هم که گناهانمان زیاد باشد باز خداوند آنها را میبخشد
البته با وجود این سه شرط :
1) پشیمانی از گناه
2) عدم تکرار گناه
3) جبران گناه
زندگی تلاشی برای رویاندن بذر وجود و شکوفاندن غنچه فطرت در مزرعهء حیات است .
صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ ﴿138﴾(سوره بقره)
(رنگ درست و واقعی) رنگ الله است و کیست که از نظررنگ از الله بهترباشد؟! وما تنها عبادتگذران وپرستش کنندگان او هستیم . ﴿138﴾(سوره بقره)
پس با این حساب گر خواهی بشوی رسوا همرنگ جماعت شو
گر خواهی نشوی رسوا همرنگ شریعت شو
بسم الله
مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند. مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسهی مخملی قرار دادند ... هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه میگذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.
سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود، از او پرسید : مادرت کجاست ؟ پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد. پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم! پسر گفت : نه . پدر پرسید : برادرت کجاست ؟ پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که او را نصیحت کند ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت . پدر تعجب کرد و گفت : چرا؟ مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند ، نخواندید؟ پسر گفت :نه ... مرد گفت : خواهرت کجاست ؟ پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او بدبخت است. پدر با تأثر گفت : او هم نامهی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و من با این ازدواج مخالفم ؟ پسر گفت : نه ...
به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه از هم پاشید ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...! رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است! من هم قرآن را میبندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آن روش زندگی من است!
قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز! کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند.و بالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار ارواح گذشتگان و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد
دکتر شریعتی
در ادامه ازشما درخواست دارم ترجمه آیه 6 سوره جاثیه رو بخونید !
قابلیت ها:
امکان جستجو در متن قرآن.
امکان دسترسی سریع به سوره ، آیه ، جزء و صفحه دلخواه.
قابلیت قرائت همزمان قرآن با 29 صوت بسیار زیبا از 25 قاری بین المللی و همچنین ترجمههای گویای فارسی و انگلیسی
امکان انتخاب 101 ترجمه قرآن از 41 زبان زنده دنیا.
مشاهده ترجمه قرآن، تنها با قرار گرفتن مکان نما بر روی آیه مورد نظر.
امکان انتخاب تعداد تکرار آیه ، سوره ، صفحه و جزء جهت حفظ قرآن.
امکان افزودن قاری (به عنوان مثال جهت شنیدن ترجمه گویای فارسی ، انگلیسی و یا هر دو بعد از قرائت هر آیه)
و بسیاری امکانات دیگر.
با تشکر از وب سایت تنزیل
به فکرمان.............منطق
به قلبمان...............آرامش
به روحمان ..............پاکی
به وجودمان............ آزادی
به چشم هایمان.........زلالی
به زندگی مان ............عشق
به دوستی مان........... تعهد
و به تعهدمان..............صداقت
عطا کن!(آمین)