علی حب نقی

علی حب نقی

علی حب نقی - هر روز بهتر از دیروز
علی حب نقی

علی حب نقی

علی حب نقی - هر روز بهتر از دیروز

زندگی در قفس دنیا یا در رهایی نور

  ای دوست ...

گاهی چنین سوالاتی به ذهنمان می آید : چه هدفی دارم ؟ انسان ها از زندگی 70 _ 80 سال چه میخواهند؟! برفرض به تمام آرزوهای دنیاییم برسم یعنی : ثروت فراوان داشته باشم ، همسر خوب ، فرزندان ، بهترین منازل ، ماشین ، امکانات و... آخر که چی ؟! با مرگم همش از بین میرود!؟

 

بله اگر کمی این مدلی فکر کنیم ، به این میرسیم که دنیا مثل قفس است

هرچقدر اختیارات و امکاناتمان فراوانتر میشود مثل این است که امکانات قفس زیادتر میشه

و با کمی اندیشه در ذاتمان درمیابیم که : انسان ذاتاً میل به بینهایت دارد

یعنی در هر جایگاهی که باشد ، دلش میخواهد به بهتر از آن برسد

این یعنی "بینهایت طلبی"

امکان ندارد میل به بینهایت را در قفس دنیا ارضا کنیم

بایستی راهی را پیدا کنیم که ما را به منبع اصلی بینهایت وصل کند



وجود نور است که موجب میشه این آجیل های ریز را ببینیم و تشخیص دهیم

و بدون نور حتی هیمالیای بزرگ را هم نمیتوان دید


برای پیدا کردن راه  زندگی هم به نور هدایت نیازمندیم

قرآن برای ما نور است ، نوری از طرف خدا به زبان بسیار ساده و دارای اعماقی فراوان


خدا ، بینهایت مطلق است و تنها با خداست که این نیازِ بینهایت طلبیِ بشر اِرضا میشود

به واسطه قرآن ، انسان به منبع اصلی بینهایت (خداوند) وصل میشود .


ببین که خدا چگونه انسان را در قرآن وصف میکند:

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَـٰٓئِکَةِ إِنِّى جَاعِلٌ فِى ٱلْأَرْضِ خَلِیفَةً

انزوای قرآن در حوزه های علمیه



علوم حوزوی به گونه ای تنظیم شده اند که به هیچ وجه به قرآن احتیاج ندارند ! به طوری که شخص متعلّم میتواند تمام این علوم را از صرف و نحو ، بیان ، لغت ، حدیث ، رجال ، درایه ، فقه و اصول فراگرفته و به آخر برسد وآن گاه متخصص در آنها بشود و ماهر شده و در آنها اجتهاد کند ، لکن اساسا قرآن نخواند و به جلد آن هم دست نزند! در حقیقت برای قرآن چیزی جز تلاوت کردنش برای کسب ثواب و یا بازوبندی فرزندان که از حوادث روزگار حفظشان کنند ، چیزی نمانده است ؛ حال اگر اهل عبرتری ، عبرت بگیر!

(المیزان ، ج5 ، ص45)

نسبت دنیا به آخرت ؛ نسبت جنین است به دنیا

گاهی از من درمورد آیاتی که وصف بهشت را دارند ، سوالاتی میپرسند: که آیا بهشت فقط جای بخور و بخواب است ، چرا در قرآن بیشتر نعمات مادی بهشت وصف شده ؛ مثلاً به آیه زیر توجه بفرمایید:


 مَّثَلُ ٱلْجَنَّةِ ٱلَّتِى وُعِدَ ٱلْمُتَّقُونَ ۖ  تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَـٰرُ ۖ  أُکُلُهَا دَآئِمٌ وَظِلُّهَا ۚ تِلْکَ عُقْبَى ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوا۟  ۖ  وَّعُقْبَى ٱلْکَـٰفِرِینَ ٱلنَّارُ ﴿٣٥﴾ رعد

وصف بهشتى که به پرهیزکاران وعده داده شده این است که از زیر درختانش نهرها جارى است [و] میوه‌ها و سایه‌اش دائمى است. این سر انجام تقوا پیشگان است، و عاقبت کافران دوزخ است (35)رعد


در جواب میگویم که با هر کسی بایستی به زبان خودش سخن گفت ، با کودک به زبان کودک ، با بازاری به زبان بازار ، با فیلسوف و دانشمند به زبان فلسفه و...


نسبت این دنیا به آخرت چیزی مثل جنین است به دنیای بیرون .

حال اگر با جنینی بتوان سخن گفت

آیا میشود به او که جز خون با چیز دیگری تماس نداشته

از لذت های این دنیا همچو : چلوکباب ، یا لذت ازدواج و عشق و علاقه ، یا از ریاست و حکم رانی سخن گفت ؛ 

جنین به خونی که از آن تغذیه میکند دلخوش است.

و این چیز ها را نمیتواند درک کند .











خداوند هم در قرآن طوری سخن گفته که ، هرکسی بتواند آنرا درک کند


و در کنارآیاتی که نعمات مادی بهشت را میگوید آیاتی را میبینیم که فراتر از ماده است ، برای مثال: یکی از نعمات بهشتیان مقام رضا میباشد که دراین آیه به آن اشاره شده:

جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَٰلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ﴿البینة: ٨﴾ پاداش آنها نزد پروردگارشان بهشت‌هاى پاینده‌اى است که از پاى درختانش نهرها جارى است و تا ابد در آن بمانند، هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود، این [مقام والا] براى کسى است که از پروردگار خود پروا کند.

انتخاب سرنوشت

بسم الله

f

مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند. مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه‌ی مخملی قرار دادند ... هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می‌گذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.

سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود، از او پرسید : مادرت کجاست ؟ پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد. پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم! پسر گفت : نه . پدر پرسید : برادرت کجاست ؟ پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که او را نصیحت کند ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت  . پدر تعجب کرد و گفت : چرا؟ مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند ، نخواندید؟ پسر گفت :نه ... مرد گفت : خواهرت کجاست ؟ پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او بدبخت است. پدر با تأثر گفت : او هم نامه‌ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و من با این ازدواج مخالفم ؟ پسر گفت : نه ...

به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه از هم پاشید ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...! رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است! من هم قرآن را می‌بندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آن روش زندگی من است!لبخندگریه

 قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز! کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...

این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند.و بالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار ارواح گذشتگان و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد

دکتر شریعتی

بای بایدر ادامه ازشما درخواست دارم ترجمه آیه 6 سوره جاثیه رو بخونید !بای بای