علی حب نقی

علی حب نقی

علی حب نقی - هر روز بهتر از دیروز
علی حب نقی

علی حب نقی

علی حب نقی - هر روز بهتر از دیروز

خدا یا



خدایا 

 به فکرمان.............منطق

 به قلبمان...............آرامش

 به روحمان ..............پاکی

 به وجودمان............ آزادی

 به چشم هایمان.........زلالی

 به زندگی مان ............عشق

 به دوستی مان........... تعهد

 و به تعهدمان..............صداقت

 عطا کن!(آمین)

مهندس شهید جعفر حب نقی

کسان مرد راه خدا بوده اند


که آماج تیر بلا بوده اند




۱۱:۴۱ ۱۳۹۰/۵/۳۰


مهندس شهید جعفر حب نقی به سال 1333 ازپدری به نام عبدالحسین  ومادری به نام خدیجه در خانواده ای  مومن ومعتقددر شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود  .ازآنجا که در زمان کودکی پدر خود را از دست داد مرگ پدر مصیبتی بر دیگر مشکلاتش بود با این حال با پشتکار دوران مدرسه را به پایان رسانید. ایشان از  دوران کودکی بسیار مودب ومعتقدبود فعالیت هایش را از دوران نوجوانی وبا عضویت در انجمن اسلامی آغاز کرد. چراکه این دوران همزمان با آغاز انقلاب ودرگیری با حزب دمکرات بود. این شهید بزرگوار دبیرستان را با موفقیت گذراند ودر سال 1352 از دانشکده کشاورزی تبریز در رشته گیاه پزشکی پذیرفته شد .  ودر سال 1356 دوره کارشناسی را به پایان رسانید.

ورود به دانشگاه برای جعفر نقطه عطفی بود تا هرچه بیشتر ماهیت رژیم جنایتکار و وابسته پهلوی را شناخته وبا آن به مبارزه برخیزد.وعلیرغم حضور در فعالیت های مذهبی وسیاسی در دانشگاه به تحصیل علم اهمیت می داد. او فعالانه در جنبش نوپای اسلامی دانشجویی شرکت کرد وچون اسلام را به عنوان تنها روش وایدئولوژی پذیرفته بود با تمام دارائیش (جسمی وفکری ) جانفشانی می کرد. پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه در سال 54 وانجام خدمت وظیفه مبارزات ایشان به نقطه اوج خود رسید ودر این رابطه بیشتر به سازماندهی توده های مسلمان می اندیشید . پس از پیروزی انقلاب اسلامی با دیگر برادران همرزمش در یکی از کلانتری ها مشغول خدمت شد وبه گفته یکی از دوستانش در آن موقع جعفر شب وروز نداشت وفعالانه فعالیت می کرد. در اوایل سال 58 هنگام تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارومیه که اغلب جوانان متعهد ومبارز مسلمان در آن شرکت داشتند به سپاه پیوست شدت علاقه واخلاصی اش از وابستگی به حدی بود که کاری را که در در رشته تخصصی اش در یک شرکت با حقوق هنگفت (100000) ریال به وی پیشنهاد شده بود رد کرد وبه فعالیت بی امانش در سپاه ادامه داد. ایشان علیرغم اعتقاد به نارسایی ها واعمال غیر مکتبی دولت مردان که در این مرحله بنا به امر امام (ره) بایستی برای حاکمیت انقلاب تلاش کرد وشکست انقلاب اسلامی را شکست سهمگینی برای اسلام ومستضعفین می دانست ومی گفت " این جنگ ومبارزات دیگر ما به خاطر حفظ حاکمیت سیاسی انقلاب وخط امام ومکتب است ونه حفظ قدرت ویا محبوبیت ." همیشه از اختلاف دولتمردان بر سر "خط من " وگروه گرائیها می نالید وخط امام را که در عدم آلودگی به قدرت طلبی وخط اخلاص وتوکل خلاصه می دید برهمه آنها ترجیح می داد.

این شهید مخلص 4 ماه قبل از شهادتش با فردی از یک  خانواده متدین ازدواج کرد وطبق گفته دوستانش این ازدواج هرگز نتوانست در کم وکیف فعالیتش تاثیر کند واحیاناً وابستگی بیاورد جعفر در پیاده کردن مبانی وصول مکتب تاکید فراوان می کرد وخود در بین دوستانش از لحاظ تقوا الگو بود وبرای برادرانش در سپاه وخانواده ، مظهر ایثار ومهربانی وفداکاری بود وچیزی که همیشه با نام ایشان عجین گشته است اخلاق نیکو ، سادگی وکم حرف زدن ورفتار اسلامی اش است. از خصوصیات دیگر این شهید تاکیدش بر نظم وانضباط در کارها بود به طوری که از هرگونه عمل نامنظم وعدم سازماندهی رنج می برد. در مقابل مشکلات صبور بود به سکوت وتنهایی بیشتر علاقه داشت تا حرف زدن ،وهنگام حرف زدن طوری حرف می زد که کسی از او نرنجد.

ایشان علاقه فراوانی به جنگ با کفر وسدکنندگان راه خدا ورسول ودر واقع جهاد داشت وهمواره آرزوی مرگ سرخ را داشت ولی از طرف دیگر آنقدر هم ساده اندیش نبود که هر کشتنی را شهادت محسوب کند بلکه بر نیت واثر وگواهی شهید اهمیت وافر نشان می داد ومی گفت : مهم نیت انسان است واگر نیت خالص باشد عمل ارزش دارد وگرنه ریا وتزویر خواهد بودهمچنین از مرگ بی ثمر می ترسید ومی گفت شهادت بایستی در اجتماع ودر مردم تحول فکری و... بیافریند وبدین جهت شهادت نادر علیزاده که با رخنه در تشکیلات حزب دموکرات توانسته بود در یک جلسه سرهنگ عباسی (مغز متفکروطراح جنگ کردستان ) را ترور کند وخود نیز شهید شود در وی اثر فراوانی داشت وهمیشه اورا تحسین می کرد وبه  خاطر همین علاقه اش به مبارزه رودررویی با مشرکین وکفار بود که در اغلب درگیری ها شرکت داشت از جمله درگیری های سرو واطراف شهر ارومیه خلع سلاح دهات ودرگیری نقده وآزادسازی مهاباد حضور فعال داشت ویکی از مهره های کلیدی واحد عملیات واطلاعات سپاه ارومیه بودند.

 ومی گفت : انسان در درگیری ها به حرکت در می آید وخالصتر می گردد .

سرانجام در  تاریخ 19/7/59 کاروان زمانه شهادت آفرین وشهادت طلب نزد مهندس شهید حب نقی رسید وهنگامی که مزدوران آمریکایی در پی اجرای توطئه وحشتناک شیطان بزرگ مبنی بر اشغال شهر ارومیه در زمانی که ملت قهرمانمان در پی مبارزه رودررو با کفار بعثی بودند می رفت تا ضربه تعیین کننده ای بر پیکر انقلاب وارد سازد جعفر ایثارگرانه به پیش تاخت وهمچون کوه با ایمان راسخ در مقابل توطئه ایستاد ودر حالی که دوستانش او را از رفتن به محل درگیری منع می کردند سر به سجده خدا وقوانینش گذارد واز اسلام وانقلاب دفاع نمود  ودر درگیری با مهاجمین  دمکرات در وضعیتی که  افراد حزب تا اطراف لشکر 64 پیشروی کرده بودند در بالای پشت بام یکی از شهروندان تیری به قلب ایشان اصابت وبلافاصله به شهادت رسید  وسرانجام به آرزویش که هماناشهادت بود رسید وبه خیل شهدا پیوست .

شهید حب نقی به امت قهرمانمان فرمودند: سینه ما برای نیزه هایتان مهیاست اما به سازش و تسلیم هرگز تن نخواهیم داد.

روحش شاد ویادش گرامی

همنشین داوود در بهشت ، یک زن شاکر و صابر

حضرت داوود به خداوند گفت : همنشین من در بهشت کیست؟ 

به نظر می رسید که همنشین او در بهشت یک پیامبر یا عابد یا زاهد باشد.

به داوود خطاب شد که همنشین تو در بهشت یک زن خانه دار است. تعجب حضرت داوود علیه السلام موجب شد به خانه آن زن برود و دق الباب کند.

زن از خانه بیرون آمد تا حضرت را دید گفت :

آیا در مورد من وحى آمده که به خانه من آمده اى؟

حضرت داوود علیه السلام فرمود : آرى، در فضیلت تو وحی بر من رسیده است.

زن گفت : گمان کنم وحی در مورد من نباشد، شاید زنى همنام من باشد، چون من لیاقت آن را ندارم.

حضرت داوود فرمود: آن زن تو هستى.

زن گفت : به خدا کارى که مرا به چنین موفقیت رسانده باشد از خود نمى بینم.

حضرت داوود علیه السلام به او فرمودند : اندکى از زندگى خود را برایم بگو.

زن گفت : هر درد و زیان و رنجى به من مى رسد صبر مى کنم و صبر کردم حتى از خدا نخواستم آن را برطرف سازد و براى صبرم پاداش نخواستم و همواره شکر خدا را نمودم من راضی به رضای خدا هستم و هیچ وقت از خدا ناراضی نبودم.

حضرت فرمودند : به او گفتم به همین خاطر به چنین مقامى رسیدى.

برنو اسلحه پر قدرت جنگ جهانی



برنو اسلحه پر قدرت جنگ جهانی