علی حب نقی

علی حب نقی

علی حب نقی - هر روز بهتر از دیروز
علی حب نقی

علی حب نقی

علی حب نقی - هر روز بهتر از دیروز

شیعه کیست ؟

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت : بین شما کسی هست که شیعه باشد ؟! همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ! بالاخره آخوند مسجد از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم جوان به او نگاهی کرد و گفت با من بیا! بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به او گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک او احتیاج دارد ! آخوند و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی آخوند پیر خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد ! جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا شیعه دیگری در بین شما هست ؟! افراد حاضر در مسجد یا دیدن چاقوی خونی همه پا به فرار گذاشتند !


حالا دیگه فکر کنم بدونید که چرا اما زمان تا به حال ظهور نکردهخواب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد