برای کسایی که میخواهند ذهنی آرام و بدون تنش روانی داشته باشند کتاب خداحافظ نامیدی سلام زندگی نوشته دیل کارنگی توصیه میکنم.
برشی از کتاب را اینجا آوردهام ، امیدوارم از خواندنش لذت ببرید. و درصورت تمایل صوتی آنرا گوش کنید.
سلام بر خورشیدی که تازه طلوع کرده
به امروز نگاه کن ، چون زندگی واقعی این است .
تمام حقایق ما و واقعیت بودنمان در کوتاهی امروز خوابیده است ؛ لذت بزرگ شدن ، لذت حرکت و درخشش زیبایی .
دیروز عبارت از یک خواب بود و فردا تنها یک خیال است.
امروز را خوب زیستن ، دیروز را خوابی شیرین و فردا را سرشار از امید میسازد به همین دلیل یکبار دیگر به امروز نگاه کن و به خورشیدی که طلوع کرده سلام کن.
چرا این سؤالات را از خود نمی پرسید و پاسخ ها را در جایی یادداشت نمیکنید:
آیا با فکر کردن به باغچه ای پر از گل در فردای واقع در افق دوردست امروز خود را به تأخیر میاندازم آیا با فکرکردن به گذشته و احساس پشیمانی ، امروز خود را زهر میکنم ؟!
آیا صبح که از خواب برمی خیزم برای لذت بردن از ۲۴ساعت آن روز مُصِر هستم ؟!
آیا با زندگی در زمان حال و در بخش های تقسیم شده به روزها ، زندگی را به شکل قابل تحملتر و قشنگ تر درآوردم
چه زمانی انجام دادن این کار را شروع خواهم کرد ؟ هفته دیگر فردا یا امروز ؟
میتوانید کتاب صوتی خداحافظ نامیدی سلام زندگی را از اینجا دانلود کنید ⬇⬇⬇
خواب میدیدم پروانهای هستم . حالا که بیدار شدم ، نمیدانم انسانی هستم که خواب پروانه بودن را میدید ، یا پروانهای هستم که خواب میبیند انسان است
« چوانگ تزو _ فیلسوف چینی »
کودتای ننگین 28 مرداد 1332
شهادت دانشجویان انقلابی در 16 آذر 1332
حمایت و تحکیم پایه های حکومت استبدادی شاه
تأسیس سازمان مخوف و ظالم ساواک با همکاری اسرائیل(شاباک)
کشتار صد ها تن از مردم در قیام خونین 15 خرداد 1342
تحمیل قانون کاپیتولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران
تبدیل سفارت خانه به لانه جاسوسی _ داخل ایران
مصادره اموال و دارایی های ایران و بلوکه کردن اموال ایران
هجوم نظامی و واقع طبس
کودتای نوژه
حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی از صدام در 8سال جنگ تحمیلی و فرسایشی کردن جنگ
تأمین سلاح های شیمیایی عراق علیه ایران در جنک تحمیلی
حمله به کشتی ها و سکو های نفتی ایران
ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران و تقدیر از فرمانده ناو شلیک کننده
حمایت از سازمان ترورستی منافقین
اعمال تحریم های پی در پی و ظالمانه علیه ایران
تهاجم فرهنگی و جنگ نرم علیه ملت ایران
ساخت فیلم های ضد ایرانی و ضد اسلامی
تهدید مستمر ملت ایران به حمله نظامی
حمایت از گروهک های تروریستی به ویژه در مرز های ایران
حمایت از هر گونه فتنه یا اغتشاش در سال های 78_88_98
ترور مظلومانه دانشمندان هسته ای ایران
بدعهدی و نقض آشکار توفق نامه بین المللی برجام
ایجاد و حمایت از گروه های تروریستی به خصوص داعش
شهادت سردار عزیز دلها حاج قاسم سلیمانی
و ....
اینها فقط خلاصه ای از شرارت های آمریکا مربوط به ایران است و سایر اقدامات شیطانی و مداخلات در سایر کشور ها ذکر نشده است
از دیگران شکایت نمیکنم
بلکه خودم را تغییر میدهم
چراکه کفش پوشیدن ، راحت تر از فرش کردن دنیاست
در شهر خوی زن ثروتمند و تیزفکری به نام شوڪت در زمان ڪریم خان زند زندگی می ڪرد. انگشتر الماس، بسیار گران قیمتی ارث پدر داشت ڪه نیاز به فروش آن پیدا کرد.
در شهر جار زدند ولی ڪسی را سرمایه خرید آن نبود. بعد از مدتی داستان به گوش خدادادخان حاڪم و نماینده ڪریم خان در تبریز رسید.
آن زن را خداددادخان احضار کرد و الماس را دید و گفت: من قیمت این الماس نمی دانم، چون حلال حرام برای من مهم است، رخصت بفرما، الماس نزد من بماند، فردا قیمت کنم و مبلغ آن نقد به تو بپردازم. شوڪت خوشحال شد و از دربار برگشت.
خدادادخان ڪه مرد شیاد و روباهی بود، شبانه دستور داد، نگین انگشتر الماس را با شیشه بدلی، ماهرانه تراشیده و جای ڪرده و عوض نمودند.
شوڪت چون صبح به دربار استاندار رسید، خدادادخان، انگشتر را داد و گفت: بیا خواهر انگشتر الماس خود را بردار به دیگری بفروش مرا ڪار نمی آید.
شوڪت وقتی انگشتر الماس خود را دید، فهمید ڪه نگین آن عوض شده است. چون می دانست ڪه از والی نمی تواند حق خود بستاند، سڪوت ڪرد. به شیراز نزد ڪریم خان آمده و داستان و شڪایت خود تسلیم کرد.
ڪریم خان گفت: ای شوڪت خواهرم، مدتی در شیراز بمان مهمان من هستی. خدادادخان، آن انگشتر الماس را نزد من به عنوان مالیات آذربایجان خواهد فرستاد. من مال تو را مسترد می کنم.
بعد از مدتی چنین شد. ڪریم خان وقتی انگشتر، نگین الماس را دید. نگین شیشه را از شوڪت گرفته و در آن جای ڪرد و نگین الماس را در دوباره جای خود قرار داد. انگشتر الماس را به شوڪت برگرداند و دستور داد، انگشتر نگین شیشه ای را به خدادادخان برگردانند و بگویند ڪریم خان مالیات نقد می خواهد نه جواهر!
شوڪت از این عدالت ڪریم خان بسیار خرسند شد و انگشتر نگین الماس را خواست پیش ڪش کند ولی ڪریم خان قبول نڪرد و شوڪت را با صله و خلعت های زیادی به همراه چند سواره به شهر خوی فرستاد.
دست بالای دست بسیار است. گاهی باید صبر داشت و در برابر ظلمے سڪوت ڪرد و شڪایت به مقام بالاتر برد و چه بالاتری جز خدا برای شڪایت برتر است؟
نقل از ڪتاب جوامع الحڪایات و والمواعظ الحسنات
در بیمارستان ها وقت شام و ناهار ، غذاها خیلی متفاوت است .
به یک نفر سوپ، چلوکباب و دسر می دهند
و به یک کسی فقط سوپ می دهند
و به یک نفر حتی سوپ هم نمی دهند و می گویند که فقط آب بخور
به یک کسی می گویند که حتی آب هم نخور
جالب است که هیچ کدام از این بیماران اعتراض ندارند
زیرا آنها پذیرفته اند که کسی که این تشخیص ها را داده است طبیب است و آن کسی که طبیب است حکیم است .
پس اگر خدا به یک کسی کم داده یا زیاد داده ، شما گله و شکوه نکنید که چرا به او بیشترداده ای و به من کمتر داده ای .
این کارها روی حساب و حکمت است
خدایا به داده و نداده ات شکر
[ فواید و آثار ایمان به خدا ]
1_ آرامش روحی :
✳️ مراد از آرامش روحی مومن این نیست که کسانیکه ایمان به خدا دارند با مشکلات مواجه نمی شوند و یا اینکه این افراد به راحتى همه گردنه هاى زندگى را طى می کنند ؛ چراکه زندگى انسان همواره مملو از مشکلات، فراز و نشیب ها و موانع است. اما کسانیکه ایمان واقعی به خدا دارند علیرغم همه مشکلاتى که سر راه آنها وجود دارد با آرامش کامل روحی بدون هیچ ترس و ناراحتی مشکلات را از سر راه خود برداشته و فراز و نشیب هاى زندگى را طى می کنند تا به سر منزل مقصود برسند. و به همین دلیل چنین افرادی هرگز دچار بیماریهای روحی و روانی که معمولاً افراد بی ایمان گرفتار آن میشوند، نخواهند شد.
اما اینکه چه رابطه ایی بین ایمان به خدا و آرامش انسان وجود دارد آن را باید در ویژگی مومنان جستجو نمود که در اینجا فقط به چند مورد اکتفا می نمائیم .
✅ اول اینکه : کسانیکه به خدا ایمان دارند ؛ او را به عنوان قدرتی بی منتها دوست و یاور خود می دانند کما اینکه خداوند متعال در آیه 257 سوره بقره وعده داده : الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور . خداوند یاور مومنان است و آنها را از تاریکی به روشنایی می برد.
✅ دوم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، بر او توکل می کنند زیرا قرآن، سوره طلاق/ 3 مىفرماید: وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را کافى است.
✅ سوم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، نتایج امور را به او واگذار می کنند.
افرادیکه به خدا ایمان دارند با تکیه و اعتماد بر خداوند پس از انجام امور نتیجه کارشان را به او واگذار می کنند و اگر آن کار به نتیجه مطلوب نرسیده یقین دارند که حتما خداوند تنها دوست و یاور آنها می باشد این مساله را به صلاح بنده وی نمی دانسته لذا از این جهت آرامش دارند که اگر چه کارشان به نتیجه نرسیده اما ضرری متوجه آنها نشده چرا که حتما خداوند این امر را به صلاح فرد نمی دانسته.
✅ چهارم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، به قضای الهی راضی می باشند.
✅ پنجم : کسانیکه به خدا ایمان دارند، در برابر امر خدا تسلیم می باشند.
2_ ایمان به خدا سطح خواسته های انسان را ارتقاع می دهد:
ایمان به خدا مقاصد و آرمانها و خواسته هایی از ما را که به حکم طبیعت و غریزه بر محور فردیت و خودخواهی است از ما می گیرد و در عوض مقاصد و آرمانهایی به ما بر محور عشق و علاقه معنوی و روحانی به ما می دهد و در رسیدن انسان به مقاصد و آرمانها و در پیمودن راه بسوی آن مقاصد و اهداف مدد می دهد.
3_ خوش بینى:
یکى از آثار ایمان به خدا، خوش بینى به جهان خلقت و هستى است. ایمان به تلقّى انسان از جهان شکل خاصى مى دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفى مى کند. طبعاً این طرز تلقّى از جهان دید انسان را نسبت به نظام کلى هستى و قوانین حاکم بر آن خوش بینانه مى سازد.
4_ امیدوارى:
فرد با ایمان با ابزار خوش بینى و در پرتو روشن دلى، به نتیجه مطلوب تلاش هاى خود امیدوار است. در منطق فرد باایمان، جهان نسبت به تلاش هاى او بى طرف و بى تفاوت نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامى افرادى است که در راه حق و حقیقت و درستى تلاش مى کنند.
5_ اطمینان خاطر:
از دیگر فوائد ایمان به خدا اطمینان خاطر است. انسان فطرتا جویای سعادت خویش است و از تصور رسیدن به سعادت غرق در مسرت می گردد و از فکر یک آینده شوم و مقرون به محرومیت لرزه بر اندامش می افتد و سخت دچار دلهره و اضطراب می گردد. آنچه مایه سعادت انسان می شود دو چیز است: 1- تلاش 2- اطمینان به شرایط محیط.
افرادیکه به خدا ایمان دارند با تکیه و اعتماد بر خداوند پس از انجام امور نتیجه کارشان را به او واگذار می کنند و اگر آن کار به نتیجه مطلوب نرسیده یقین دارند که حتما خداوندیکه دوست و یاور آنها می باشد این مساله را به صلاح بنده وی نمی دانسته لذا از این جهت آرامش دارند که اگر چه کارشان به نتیجه نرسیده اما ضرری متوجه آنها نشده چرا که حتما خداوند این امر را به صلاح فرد نمی دانسته.
6_ هدف دار شدن زندگی و نجات از پوچی:
یکی دیگر از آثار ایمان به خدا هدفمند بودن در کارهاست. زیرا مومن میداند که به خودی خود به وجود نیامده و خداوندی حکیم او را به صحنه گیتی آورده و برای هدف بس بزرگی که همانا بندگی پروردگار و جانشینی او در زمین است، خلق شده است و می داند که باید از رفتار و گفتارش حساب بکشد، قبل از اینکه روز حساب فرا برسد و می داند که باید کار کند تا زندگی کند نه اینکه زندگی کند تا کار کند.
7_ احساس عزت و غلبه:
کسى که دلش با حق تعالى پیوند خورده است، ممکن نیست که ترس و بیم داشته باشد. چرا که او با همه کاره عالم سروکار دارد، پس، از چه بترسد؟ مومن همیشه خود را غالب مى داند، چون با موجودى پیوند دارد که همه عوالم وجود مسخر او هستند. در آیات قرآن صفت «عزت» اختصاصا براى مومن به کار رفته است. عزت حالتى است براى روح که خویش را غالب مىبیند. چه کسى مىترسد؟ آنکه خود را مغلوب مىنگرد. آنگاه که از جنود نفس که دشمنان درونىاند شکست خورد، از همه موجودات بیرونى نیز مىترسد.
8_ وقت شناسی و نظم:
از دیگر فوائد ایمان به خدا این است که انسان را وقت شناس و منظم می نماید کسانیکه به خدا ایمان داردند از اوقات خویش در راه بهتر عبادت کردن خداوند و استفاده ی بیشتر از لحظات زندگی و سرعت گرفتن در انجام اعمال صالح بهره می برند به همین دلیل در نظم بخشیدن به زندگی خود بسیار کوشا هستند.
9_ نترسیدن از غیر خدا:
از آنجا که انسان مومن به واسطه ایمان، با خداوندی که همه امکانات و قدرت ها در اختیار اوست پیوند می یابد، از هیچ موجودی به غیر از خدا نمی ترسد و به عکس تمامی موجودات در مقابل او کرنش می کنند.
10_ تاثیر در دیدگاه و نگرش در تمامی ابعاد زندگی:
کسی که به خدا ایمان دارد همه چیز را در این دنیا خلاصه نمی کند بلکه علاوه بر این دنیا به دنیایی فراتر از جهان هستی نیز اعتقاد دارد تمامی اعمال و رفتار خود را بر همین اساس تنظیم می نماید به عنوان نمونه قیافة مرگ در چشم فرد با ایمان با آنچه در چشم فرد بى ایمان مى نماید، عوض مى شود. از نظر چنین فردى دیگر مرگ، نیستى و فنا نیست انتقال از دنیایى فانى و گذرا به دنیایى باقى و پایدار، و از جهانى کوچکتر به جهانى بزرگتر است مرگ منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول. از این رو چنین فردى نگرانیهاى خویش را از مرگ، با کوشش در کارهاى نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده مى شود برطرف مى سازد.
ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ میکند؟
یکى ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎنى ﺩﺭﺷﺖ
ﺩﻭمى ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮستى ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ!
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ
یکى ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ گرانبها ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎلى ﻭ ﺳﺎﺩﻩ
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁبى ﮔﻮﺍﺭﺍ!
ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ میکنید؟
ﻫﻤگى ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎلى ﺭﺍ!
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: میبینید؟! ﺯﻣﺎنى ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍنﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ بى ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ!
ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ انسانها ﺩﯾﺮ ﺭﻭ میشود...
در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون، دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره ی هفت سینی برای انیشتین و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله "بور"، "فرمی"، "شوریندگر" و "دیراگ" و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند...
سال نو مبارک
نگاه ها همه بر روی پرده سینما بود.
صدای همه در آمد !
اغلب حاضران سینما را ترک کردند !!
ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین و به جانباز قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید.
زیرنویس فیلم:
این تنها ۸ دقیقه از زندگی این جانباز بود و ما طاقت نداشتیم ...
این مطلب واقعاً تأمل برانگیزه. به نظر شما مشکل از کجاست؟!
چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!
چقدر خنده داره که ...
چقدر خنده داره که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره!
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی کهمی خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می کشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون
نمی گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانیتر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!
چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!
چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعتیک مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه هارو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می کنیم!
چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که درجنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می گیره اما وقتی سخنو پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتنیا نگفتن اون فکر می کنیم!
خنده داره اینطور نیست؟
دارید می خندید ؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید که او خدای دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی می خواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی ها را از لیست خود پاک می کنید؟ به خاطر اینکه
مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره
این هم عاقبت نظام شاهنشاهی
درود بر امام خمینی و یاران انقلابی اش
برای نمایش اندازه اصلی به همراه جزئیات کلیک کنید
ادامه مطلب ...نماز از جلوه های زیبای عبادت خداوند
امام على علیه السلام : چه دور است تن دادن به سستى و بیکارى، از دستیابى به خوشبختى.غرر الحکم: ح ۱۰۰۲۸
سخنرانی واقعاً شنیدنی است از دست ندید !
لینک مستقیم:
حجم : MB 8 مدت:۴۶دقیقه |
خــــدایاامــــــروز دلم را به تو می سپارم
اگر روزی محبت کردی بی منت
لذت بردی بی گناه
بخشیدی بدون شرط
بدان آن روز واقعاً زندگی کردی ...
﷽
آهنگری تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند.
اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیاش اوضاع درست به نظر نمیآمد. حتی مشکلاتش مدام بیشتر میشد.
یک روز دوستش به وی گفت: «واقعا که عجبا! درست بعد از این که تصمیم گرفتهای مرد خداترسی بشوی، زندگیات بدتر شده، نمیخواهم ایمانت را ضعیف کنم اما با وجود تمام رنجهایی که در مسیر معنویت به خود دادهای، زندگیات بهتر نشده.
آهنگر با کمی مکث پاسخ داد:
می دانی چطور فولاد خام را به شمشیر تبدیل می کنم؟
اول تکهی فولاد را به اندازهی جهنم حرارت میدهم تا سرخ شود. بعد با بیرحمی، سنگینترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن ضربه میزنم، تا این که فولاد، شکلی را بگیرد که میخواهم.
آهنگر مدتی سکوت کرد و سپس ادامه داد:
میدانم که در آتش رنج فرو میروم. ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده، پذیرفتهام، و گاهی به شدت احساس سرما میکنم. انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج میبرد. اما تنها دعایی که به درگاه خداوند دارم این است :
«خدای من، از آنچه برای من خواسته ای صرفنظر نکن تا شکلی را که میخواهی، به خود بگیرم. به هر روشی که میپسندی ادامه بده ؛ هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز، هرگز مرا به کوه زبالههای فولادهای بی فایده پرتاب نکن».
{ در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست }
{ ور نه هر گبری به پیری میشود پرهیزکار }
هرقدر هم که گناهانمان زیاد باشد باز خداوند آنها را میبخشد
البته با وجود این سه شرط :
1) پشیمانی از گناه
2) عدم تکرار گناه
3) جبران گناه