علی حب نقی

علی حب نقی

علی حب نقی - هر روز بهتر از دیروز
علی حب نقی

علی حب نقی

علی حب نقی - هر روز بهتر از دیروز

آیا خدا عادل است ؟!

چطور خداوند عادل است در حالی که شخصی در خانواده مذهبی دنیا می‌آید و اصولا در آینده مقید به احکام دینی ، و شخصی در خانواده غیرمذهبی بدنیا می‌آید و خبری از مناسک دینی ندارد .  مثلاً یکی در ایران و شهر قم و فرزند یک روحانی می‌شود و دیگری در بمبئی و در خانواده‌ای گاوپرست متولد می‌شود ؛ آیا از نظر منِ مسلمان جاده بهشت برای شخص اول هموار و برای دومی مسیر جهنم فراهم است؟!

آخه همیشه در گفتار های مذهبی ، بهشت در ازای کار های عبادی و نیک دیدیم و جهنم در اثر ترک عبادت و اعمال شر


هر گاه کار خوبی انجام می‌دهیم با  ندایی از درون حس خوب و آرامش را میابیم و هرگاه مخصوصاً بارهای اول کار ناشایستی انجام می‌دهیم صدایی از درون ما را ملامت میکند و حس بدی داریم چون در تمام ما انسان ها وجدان وجود دارد

بطور مثال همه ذاتا از  راستی ، خوبی ، عشق و اخلاق و... خوششان می‌آید و از ریا ، دروغ ، ظلم و... بدشان می‌آید

دکتر سعادالصباح شاعر کویتی در شعری زیبا می‌گوید : همه دین ها از طریق ارث به ما می‌رسند مگر عشق ، زیرا عشق تنها دینی ست که پیامرانش را خود می‌آفریند.

اگر آن گاو پرستِ ناآگاه هم به وجدان و ندای درونش گوش دهد و خوبی را انتخاب کند شاید در بهشت در جایگاهی بهتر از من‌وتوی مسلمان باشد.

ادامه مطلب ...

طرحی برای هدفمندی جریمه ها و ریشه کنی فساد اقتصادی

چه کنیم تا جریمه ها تاثیر گذار باشند؟

چه کنیم که در شاهد فساد مالی نباشیم؟

اگر تمامی اطلاعات دخل و خرج افراد در یک پایگاه داده متمرکز ذخیره و آنالیز شود به راحتی میتوان پول شویی ، رشوه و استفاده از رانت را تشخیص داد و مالیات ها هم بدرستی ستانده شود.

باوجود چنین پایگاهی میتوان جریمه ها را هم متناسب با دارایی افراد وضع کرد

مثلا شخصی را درنظر بگیرید ،  مرتکب خلافی شده‌: ماهانه 4 میلیون تومان درآمد دارد و اگر 200هزارتومان جریمه شود ، معادل یک‌ بـیـستم حقوق هرماه می‌شود .حال نفر دومی  را درنظر بگیرید ، مرتکب همان خلاف شده‌: که ماهانه 40میلیون تومان درآمد دارد و اگر 200هزارتومان جریمه شود ،معادل یک‌ دویستم حقوق هرماه می‌شود !!

طبق عکس متن و منطق بشری ، عدالت در مساوی بودن نیست ؛ اگر جریمه را به جای 200هزار‌تومان ، یک بیستم متوسط درآمد ماهانه قرار می‌دادند برای هر دو نفر تأثیر یکسان داشت ؛ این طرح را زمانی می‌توان عملی کرد که پایگاه داده ذکر شده در کشور ایجاد شود.

  علی  حب‌نقی

ادامه مطلب ...

زندگی در قفس دنیا یا در رهایی نور

  ای دوست ...

گاهی چنین سوالاتی به ذهنمان می آید : چه هدفی دارم ؟ انسان ها از زندگی 70 _ 80 سال چه میخواهند؟! برفرض به تمام آرزوهای دنیاییم برسم یعنی : ثروت فراوان داشته باشم ، همسر خوب ، فرزندان ، بهترین منازل ، ماشین ، امکانات و... آخر که چی ؟! با مرگم همش از بین میرود!؟

 

بله اگر کمی این مدلی فکر کنیم ، به این میرسیم که دنیا مثل قفس است

هرچقدر اختیارات و امکاناتمان فراوانتر میشود مثل این است که امکانات قفس زیادتر میشه

و با کمی اندیشه در ذاتمان درمیابیم که : انسان ذاتاً میل به بینهایت دارد

یعنی در هر جایگاهی که باشد ، دلش میخواهد به بهتر از آن برسد

این یعنی "بینهایت طلبی"

امکان ندارد میل به بینهایت را در قفس دنیا ارضا کنیم

بایستی راهی را پیدا کنیم که ما را به منبع اصلی بینهایت وصل کند



وجود نور است که موجب میشه این آجیل های ریز را ببینیم و تشخیص دهیم

و بدون نور حتی هیمالیای بزرگ را هم نمیتوان دید


برای پیدا کردن راه  زندگی هم به نور هدایت نیازمندیم

قرآن برای ما نور است ، نوری از طرف خدا به زبان بسیار ساده و دارای اعماقی فراوان


خدا ، بینهایت مطلق است و تنها با خداست که این نیازِ بینهایت طلبیِ بشر اِرضا میشود

به واسطه قرآن ، انسان به منبع اصلی بینهایت (خداوند) وصل میشود .


ببین که خدا چگونه انسان را در قرآن وصف میکند:

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَـٰٓئِکَةِ إِنِّى جَاعِلٌ فِى ٱلْأَرْضِ خَلِیفَةً